به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از روزنامه ایران،تازهترین ترازنامه انرژی کشور مدتی است که نهایی شده و در اختیار مقامات مربوطه قرار گرفته است. براساس این ترازنامه که مربوط به سال ۱۳۹۸ است، سرانه مصرف نهایی انرژی ایران در سالهای ۹۰ تا ۹۷ به ترتیب ۱۴، ۱۳.۹، ۱۴.۴، ۱۴.۵، ۱۴.۲، ۱۴.۸، ۱۴.۷ و ۱۵.۵ بشکه معادل نفت خام بوده است. ارقامی که نشان میدهد ایران در این سالها نه تنها مصرف انرژی خود را کاهش نداده، بلکه مصرف نهایی انرژی آن در طول این مدت ۱.۵ بشکه معادل نفت خام به ازای هر نفر افزایش داشته است. اما نکته مهمتر اینکه در سال ۱۳۹۸ نیز سرانه مصرف نهایی انرژی نه تنها اصلاح نشده بلکه افزایش داشته است.
رئیس پژوهشکده راهبردی فناوری مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی وزارت نفت با محرمانه برشمردن آمار مربوط به سال ۱۳۹۸ از افزایش شدت انرژی در این سال خبر میدهد و میگوید: «بر اساس دادههای موجود، ما الان در بخشهای مختلف از مصرف گاز و بنزین تا برق مشکل داریم. در بخشهای مختلف انرژی حدود ۵/۱ تا ۴ برابر میانگین جهانی در ایران مصرف صورت میگیرد. ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان انرژی در جهان است که سهم چندانی در صادرات انرژی ندارد؛ با وجود این، اکنون تراز برخی از بخشها منفی است و به مرور این ناترازی در تمام بخشهای انرژی رقم میخورد. برای مثال اکنون به صورت فصلی تراز گاز منفی است اما اگر روند فعلی را ادامه دهیم، تا دو سال دیگر کلاً تراز گاز کشور منفی میشود.»
عقیل براتی در گفتوگو با «ایران» ادامه میدهد: «ما امروز چارهای جز اصلاح مصرف نداریم. ضمن آنکه صرفه اقتصادی با اصلاح مصرف است. چندینبار پژوهشهای مختلف انجام دادیم و به این نتیجه رسیدیم هزینهای که دولت برای صرفهجویی میزان معینی از انرژی انجام میدهد، حداقل بین یکسوم تا یکپنجم هزینهای است که باید برای تولید همان میزان انجام دهد. به عبارتی دیگر، صرفهجویی به اندازه یک بشکه معادل نفت خام یا یک متر مکعب گاز یا یک لیتر بنزین، خصوصاً در کشور ما که خیلی شدت انرژی بالاست، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر محیط زیستی منطقی است. بنابراین عقل سلیم میگوید که کدام را دنبال باید کرد؟ آیا یک پنجم هزینه کنیم و به پایداری تراز انرژی برسیم یا پنج برابر آن هزینه کنیم و با افزایش تولید، انرژی را به دست مصرفکننده برسانیم؟»
۱۴۰۲ واردکننده انرژی میشویم؟
آمار مصرف انرژی، از جمله بنزین، گاز و برق در ایران نشان میدهد که طی یک دهه اخیر میزان شدت انرژی کشور روندی صعودی داشته و بیشتر از سرمایهگذاری در زمینه بهینهسازی مصرف، دولت منابع مالی و زمان را صرف توسعه انرژی و افزایش تولید کرده است. بهطوری که در تمام بخشها مصرف نزدیک به دو برابر افزایش داشته و تولید نیز دنبالهرو مصرف بوده است. این درحالی است که اغلب کشورهای جهان از جمله امریکا طی یک بازه زمانی ۲۰ ساله، شدت انرژی خود را حداقل ۱۰ درصد کاهش دادهاند. یعنی نه تنها مصرف افزایش نداشته بلکه کاهش نیز داشته است.
حالا کارشناسان بر این باورند که ادامه این مسیر ایران را در سال ۱۴۰۲ –یعنی یک سال دیگر- دچار بحران تأمین انرژی خواهد کرد و آنچه اکنون مقطعی رقم میخورد، تشدید و حتی دائمی میشود. برای مثال در زمینه بنزین، پیشبینی میشود که ایران در این سال واردکننده خواهد شد؛ بدون در نظر گرفتن اینکه چقدر در کشور تلاش شد، چقدر پالایشگاه ساخته شد، چقدر در آن سالها تلاش شد که ما از آن واردکننده بنزین، تبدیل به صادرکننده شویم.
مرتضی بهروزیفر، عضو هیأت علمی مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی وزارت نفت به «ایران» میگوید: «در تمام این سالها سمت مدیریت تقاضا را در کشور رها کردیم و به همین خاطر تقاضا مرتب افزایش دارد. شدت مصرف انرژی در تمام دنیا کاهشی است و در کشور ما متأسفانه این روند افزایشی است.»
بهروزیفر ادامه میدهد: «برای بهینهسازی مصرف انرژی باید برنامه داشت. زمان از دست میرود و دولتها هیچ برنامه مشخصی برای این کار طراحی و اجرا نمیکنند. البته نمیتوان مشکلات در زمینه تأمین مالی و تکنولوژیکی را نادیده گرفت؛ اما باید در نظر داشت که هزینه صرفهجویی یک پنجم هزینه توسعه انرژی است. ضمن آنکه دولت میتواند این کار را به بخش خصوصی واگذار کند. در دنیا نیز این تجربه شده و موفق بوده است. لذا باید برای این موضوع برنامهریزی و با تکیه بر راهکارهایی اقدام کرد.»
بهروزیفر با اشاره به لزوم اصلاح ساختار شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، عنوان میکند: «جایگاه شرکت بهینهسازی مصرف سوخت در سیستم مشکل دارد. باید شرکتی مانند شرکت بهینهسازی مصرف سوخت فراسازمانی و فراقوهای شود. باید تصمیمات آن قدرت و ضمانت اجرا داشته باشد. این شرکت نباید زیرمجموعه وزارت نفتی باشد که منافعش در فروش بیشتر انرژی است. ایران اکنون جزو کشورهای بحران زده از نظر شدت مصرف انرژی است و شدت انرژی آن در تمام بخشها از حمل و نقل تا خانگی، در بالاترین سطح است. لازم است که در این وضع بازنگری شود.»
کارشناسان بر این باورند که دولت حداقل باید بر اساس قوانین موجود، این اصلاحات را از خودش شروع کند. برای مثال، ساختمانهای دولتی باید حداقل ۲۰ درصد از انرژی مصرفی خود را از انرژیهای تجدیدپذیر تأمین کنند، ولی این اجرا نشده و هیچ نهادی هم بابت عدم اجرایش جریمه نپرداخته است. از این رو، توجه به این موارد قانونی نیز ضرورت دارد.
اقدامات انجام شده در مسیر بهینهسازی مصرف انرژی
تاکنون اقداماتی که در مسیر بهینهسازی مصرف انرژی انجام شده، آن چنان ناچیز بوده که میتوان گفت، تقریباً کاری صورت نگرفته است. اما شنیده میشود که بازار بهینهسازی مصرف انرژی بزودی کار خود را از بخش برق آغاز میکند تا به کمک بخش خصوصی روند اصلاح مصرف از این بخش کلید بخورد. طرح بازار بهینهسازی مصرف انرژی زیرساختهایی مانند سازوکار بورسی دارد و باید ابتدا این طرح در بورس رسمیت پیدا کند. زمانی که گواهیهای بورسی رسمیت پیدا کند، حرکت در مسیر اصلاح مصرف آغاز خواهد شد. این گواهیها توسط شرکتهای اندازهگیری و صحهگذاری M&V تأیید میشوند تا مقدار انرژی صرفهجویی شده را اندازهگیری و صحهگذاری کنند و مطابق آن تأییدیهای داده میشود که بر اساس آن، گواهی انرژی صرفهجویی شده صادر میشود. یعنی بخش خصوصی به صرفهجویی انرژی کمک میکند و در مقابل نیز سود میبرد. به این ترتیب مشکل تأمین منابع مالی در مسیر اصلاح مصرف نیز حل خواهد شد.
البته مسئولان مربوطه میگویند که در بحث بهینهسازی اینطور نبوده که منفعل عمل کنند. اقداماتی در جهت اصلاح تعرفهها به شکل بازدارنده و یا فرهنگسازی صورت گرفته است. اما کارشناسان میگویند که اگرچه اقداماتی انجام شده اما کافی نبوده و باید دهه کنونی، دهه اصلاح مصرف انرژی در ایران باشد.
کارشناسان انرژی: بهینهسازی مصرف انرژی یک پنجم توسعه منابع انرژی سرمایه میبرد.
۲۴ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۰
کد خبر: 27141
نظر شما